نامگذاری بلواری در شهرستان بندرعباس به نام «سدید»
یک بلوار حدفاصل چهارراه پردیس به سمت روگذر شهدای نایبند در منطقه دو شهرداری بندرعباس به نام «سدید» از شاعران و نویسندگان برجسته دوره قاجار اهل بندرعباس نام گذاری شد.
بنیاد نخبگان استان هرمزگان دو سال پیش مراسم نکوداشت محمد علی مینابی بندرعباسی(سدید السلطنه کبابی) را در تاریخ یکشنبه 27 بهمن ماه 98 در سالن فرهنگ دانشگاه هرمزگان برگزار نمود و با پیگیری های انجام شده یک بلوار حدفاصل چهارراه پردیس به سمت روگذر شهدای نایبند در منطقه دو شهرداری بندرعباس به نام «سدید» از شاعران و نویسندگان برجسته دوره قاجار اهل بندرعباس نام گذاری شد.
سديد السلطنه كبابى مينابى
میرزا محمد على خان سديد السلطنه كبابى مينابى، فرزند حاجى احمد خان سرتيپ كبابى مينابى، امير پنجه و داراى لقب سرهنگى، شاعر، نویسنده و مورخ ایرانی در سال ۱۲۹۱ قمری برابر با ۱۲۴۹ شمسی، در بغداد به دنيا آمد و در سال ۱۳۶۲ قمری برابر با ۱۳۲۰ شمسی در بندر عباس درگذشت. آرامگاه ایشان در قبرستان قدیمی سید کامل بندرعباس قرار دارد. سديد هفتاد و يك سال زندگى خود را در خدمات ديوانى و دولتى و مسافرتهاى تحقيقى و تتبع در مسائل مختلف خليج فارس به خصوص جغرافياى تاريخى بندرها و جزيرههاى آن گذراند.
وى صرف و نحو را نزد مرحوم سيد جواد مجتهد يزدى و مرحوم حاج شيخ عبدالله، امام جمعه بوشهر، عروض و بديع را نزد مرحوم ميرزا حسين اهرمى بوشهرى متخلص به معتقد و مرحوم حسين كبكانى متخلص به محمود و علوم جغرافيا و فيزيك را نزد مرحوم سيد جمالالدين اسدآبادى در شهر بوشهر فرا گرفت. شش ماه در مدرسه انگليسىها در بوشهر زبان انگليسى آموخت، مدتى هم نزد مرحوم احمد اديب پيشاورى تلمذ كرد و گاهى شعر هم مىسرود و در شاعرى، (نهانى) و آخر عمر ، عارى تخلص مىكرد.
خدمات ادارى، ديوانى و دولتى وى، عموماً در خليج فارس بوده و به مشاغلى از قبيل فتح بندر لنگه و طرد محمد بن خليفه از بندر مزبور به سال ۱۳۱۶قمری، رياست تذكره خليج فارس به سال ۱۳۱۷قمری، كفالت كارگزارى بنادر به سال ۱۳۱۸ قمری و كارگزارى دولت روسيه تزارى در بندر لنگه و وكالت كنسولگرى دولت روسيه در بندر عباس، معاونت حكومت بندر جنوب، حكومت بندر لنگه و وكالت كنسولگرى دولت فرانسه و مشاغل ديوانى و ادارى متعدد ديگر نائل آمده است.
در ميان آثار مختلف سديد كه به صورت كتاب، يادداشت، رساله، تحقيق، سفرنامه و اوراق، دستنويس، شــعر و رونويس ازكتاب ومجلات باقی مانده است، میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
- صيد مرواريد: نام اصلى المناص فى احوال الغوص و الغواص.
- رساله اوزان چو: رساله اى است در خصوص خريد و فروش مرواريد.
- بندرعباس و خلیج فارس: نام اصلی اعلام الناس فى احوال بندر عباس
- رســاله اصطلاحات كشتى، يا رساله 125 اصطلاح كشــتى، رساله اى كه اصطلاحات كشتيرانى خليج فارس را در بردارد.
- تاریخ مسقط و عمان، بحرین و قطر و روابط آنها با ایران: نام اصلی آن مفاتيح الادب فى تواريخ العرب، اين كتاب ذيلى اســت بر پیشینۀ ملل و اقوام ايرانى در ســواحل جنوب خليج فارس كه عرب نشين شده اند.
- برهان السديد: دربارۀ مسقط پایتخت کشور عمان
- مغاص الئآلی و منار اللیالی: تاریخ رخدادهای خلیج فارس،تحت پیرامون سرزمینهای شمال خلیج فارس و دریای عمان در یکصد سال پیش
- سفرنامۀ سدیدالسلطنۀ: نام اصلی التدقيق فى ســير الطريق، شــرح مسافرت مؤلف از بندر بوشهر به داخله ممالك محروسه ايران و عراق
- مشــوش نامه: اين كتاب جنگ يا مجموعه شعرى است كه سديدالسلطنه فراهم آورده و از شاعران و سرايندگان كه غالب ًا معاصر او بودهاند، نقل كرده است.
راپرتهاى نظامى: اوراقى چند به عنوان راپرت نظامى انگليســىها در خليج فارس اســت و يكى از آنها راپرت نظامى قشون انگليسى از بندر خرمشهر است.
راپرتهــاى گمركى: كتابچههايــى از راپرتهاى گمركى بنــادر و گمرك خانههاى جنوب ايران به وسيله سديد تهيه شده و غالباً به صورت سؤال و جواب با مأمورين گمرك و كدخدايان و صاحبان قايقهاى تجارتى و كسبه و خدمه آنها است.
از دیگر فعالیتهای ایشان؛ ثبت نامه وقايع ايام روزبروز، رونويس كتب خطى و يادداشتهاى ديگران و نقشهها و اخبار مقالات و وقف نامهها، قراردادهاى سياسى و كشتيرانى، جزوۀ نفت اهالى جرون و بندرعباس، رساله در احوال طايفه قشقايى، رساله احوال لنگه ، مجموعه اشعار سدید به عربی (انساب العرب ، المعدنياه) و فارس(به قطع رحلی) و... بوده است.
سديدالســلطنه بلندطبع، لطيف و خوش ســخن بوده است،گاه شعر میگفته و سفرهاش بر دوستان و مهمانــان گســترده بود و با وجود تملك و ثروت فراوانى كــه از پدر به ارث برده، خود در نهايت ســادگى و در خدمت به مرز و بوم كوشــا و گشاده دست و زحمتكش و مدافع مليت ايرانى در خليج فارس و درياى عمان بوده اســت و از طبقات ضعيف و ستمديده و زحمتكش حمايت جدى مىنموده است. بيشتر يادداشــتها و نوشــتههاى او حكايت از سوز و گداز وطنپرستى او براى ايرانىماندن خليج فارس و نواحى آن مىكند، به فرهنگ و تاريخ تمدن كهنسال نياكان و پدران و قوميت ايرانى خود افتخار مىكرده و همواره طرفــدار و نگاهبان مدنيت و فرهنگ ايرانى در تمامى آن نواحى بوده اســت.
اگــر بويــى ز زلفــت آورد بــاد كنــد از محنــت دورانــم آزاد
بــه يــاد قامتت هرگــز ز خاكم نبينى رسته غير از سرو و شمشاد
اگر حســن تو را فرهــاد ديدى شدى شيرينى شــيرينش از ياد
نديدم غيــر محنت مــن ز ايام تو گويى خاص محنت مادرم زاد
ملك از من كشد هرگز مكافات از آن شبها كه بودم در برت شاد
كجا يــاران كنندم يــاد، عارى كجا شــيرين نمايد يــاد فرهاد
(سدیدالسلطنه کبابی)